دهی از دهستان نشتااز شهرستان شهسوار، واقع در 25هزارگزی جنوب خاوری شهسوار و 1500گزی جنوب راه شوسۀ شهسوار به چالوس. دشت و معتدل. مرطوب و مالاریائی. دارای 150 تن سکنه. آب آن از ازارود. محصول آنجا برنج. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
دهی از دهستان نشتااز شهرستان شهسوار، واقع در 25هزارگزی جنوب خاوری شهسوار و 1500گزی جنوب راه شوسۀ شهسوار به چالوس. دشت و معتدل. مرطوب و مالاریائی. دارای 150 تن سکنه. آب آن از ازارود. محصول آنجا برنج. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
دهی جزء دهستان حسن آباد بخش کلیبر شهرستان اهر، واقع در 21هزارگزی باختر کلیبر و 21هزارگزی راه شوسۀ اهر به کلیبر، کوهستانی معتدل دارای 46 تن سکنۀ شیعه. آب از دو رشته چشمه. محصول آنجا غلات، شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی فرش و گلیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی جزء دهستان حسن آباد بخش کلیبر شهرستان اهر، واقع در 21هزارگزی باختر کلیبر و 21هزارگزی راه شوسۀ اهر به کلیبر، کوهستانی معتدل دارای 46 تن سکنۀ شیعه. آب از دو رشته چشمه. محصول آنجا غلات، شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی فرش و گلیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
خه خه. زه زه ! به به. بخ بخ. بارک اﷲ. آفرین. احسنت. تبارک اﷲ. ماشأاﷲ. به نام ایزد. تعالی اﷲ. زه. زهی. (یادداشت مرحوم دهخدا). وه وه کلمه ای است دال بر تعجب و شگفتی. شگفتا. عجبا. (انجمن آرا) : ای سرو بلند قامت دوست وه وه که شمایلت چه نیکوست. سعدی. وه وه آن غمزۀ به موقع او خه خه آن خندۀ به هنگامش. (از مؤلف انجمن آرا)
خه خه. زه زه ! به به. بخ بخ. بارک اﷲ. آفرین. احسنت. تبارک اﷲ. ماشأاﷲ. به نام ایزد. تعالی اﷲ. زه. زهی. (یادداشت مرحوم دهخدا). وه وه کلمه ای است دال بر تعجب و شگفتی. شگفتا. عجبا. (انجمن آرا) : ای سرو بلند قامت دوست وه وه که شمایلت چه نیکوست. سعدی. وه وه آن غمزۀ به موقع او خه خه آن خندۀ به هنگامش. (از مؤلف انجمن آرا)
موضعی است به اندلس. (منتهی الارب). ناحیه ای است از اندلس در فریش، قبیله ای است در بربر. رجوع به بربر شود. (از معجم البلدان). و هی القبیله الثانیه من الطائفه الثانیه من البربر و هم الذین منهم بالدیار المصریه. قال الحمدانی: و یقال لواثا بالالف. و هم بنولواثاالاصغر بن لوثا الاکبربن رحیک بن مادغش الابتربن بربر. قال الحمدانی: و هم یقولون انهم من قیس من غطفان بن سعد بن قیس عیلان. و ذکر عن بعض النسابین انهم من ولد برّبن قیذاربن اسماعیل علیه السلام و انه تزوّج امراءه من العمالیق فولدت له اولاداً، منهم لواثه. و حکی ابن حزم عن بعض النسابه: ان ّ لواثه من القبط. ثم قال و لیس بصحیح. قال الحمدانی: و هم بمصر بطون کثیره، منهم:بنوبلار و جدوخاص و بنومجدول و بنوجدیدی و قطوفه و برکین و مالو و مزوره. قال: و بنوجدیدی تجمع اولاد قریش و اولاد زعازع، و هم اشهر من فی الصعید. و قطوفه تجمع مغاغه، و واهله. و برکین تجمع بنی زید و بنی روحین. و مزوره تجمع بنی ورکان و بنی غرواسن. ثم قال: فاما بنوبلار ففرقتان، فرقه بالبهنسائیه و هم بنومحمد و بنوعلی و بنونزار و نصف بنی شهلان و اما الفرقه التی بالحیزیه، فبنومجدول و سقاره و بنوابی کثیر و بنوالحلالس: قال و یقال لهذه الفرقه جدو خاص و یقال للاولی البلاریه. و منهم مغاغه و لهم سملوط الی الساقیه. و لبنی برکین، قلوسنا، و مامعها الی بحری طنبدی و لبنی جدوخاص الکفور الصولیه، و سفط ابوجرجا الی طنبدی و اهریت ومنهم بنومحمد و بنوعلی المقدم ذکرهما و امراؤهم بنوزغازع. و اما مزوره، فبنوورکان و بنوغرواسن، و بنوجماز، و بنوالحکم، و بنوالولید، و بنوالحجاج، و بنوالحرمیه، و اما بنونزار، فمن بنی زریه و منهم نصف بنی عامر و الحماسنه و الضباعثه، و هم فی اماره بنی زعازع. و منهم ایضاً بنوزید، و امراؤهم اولاد قریش و مساکنهم النویره و بالجیزه منهم صلامس عرب البدرشین، و بنومنصور، عرب منیه رهینه و بنوبکم، عرب سقاره، و بنومجدول و بنویرنی و بنویوسف و بهم تعرف الکفور الثلاثه المسماه باسمهم. و بالمنوفیه منهم بنویحیی و السوه و عبید و مصله و بنومختار. و من لواثه هولاء: زنّاره و هم بنوزناره من ولد برّبن قیداربن اسماعیل علیه السلام و قال: انه اخوهوّاره و اکثر زناره ببلاد المغرب و منهم جماعه بالبحیره و جماعه بالمنوفیه و قد عدّ الحمدانی من بطونهم بالبحیره بین مزدیش و هم مزداشه و بنی صالح و بنی سام و زمران و اوریغه و عزهان و لقان و زاد بعضهم بنی حبون و واکده و فرطیطه و غرجومه و طازولهو نفاث و ناطوره و بنی السعویه و مزداشه و بنی ابی سعید، و هم عرب بدربن سلام، و من لواثه ایضاً مزاته، و هم بنومزانه بن لواثه الاصغر. و منازلهم من البحیره غرباً الی العقبه الکبیره ببرقه. (صبح الاعشی ج 1 ص 364)
موضعی است به اندلس. (منتهی الارب). ناحیه ای است از اندلس در فریش، قبیله ای است در بربر. رجوع به بربر شود. (از معجم البلدان). و هی القبیله الثانیه من الطائفه الثانیه من البربر و هم الذین منهم بالدیار المصریه. قال الحمدانی: و یقال لواثا بالالف. و هم بنولواثاالاصغر بن لوثا الاکبربن رحیک بن مادغش الابتربن بربر. قال الحمدانی: و هم یقولون انهم من قیس من غطفان بن سعد بن قیس عیلان. و ذکر عن بعض النسابین انهم من ولد برّبن قیذاربن اسماعیل علیه السلام و انه تزوّج امراءه من العمالیق فولدت له اولاداً، منهم لواثه. و حکی ابن حزم عن بعض النسابه: ان ّ لواثه من القبط. ثم قال و لیس بصحیح. قال الحمدانی: و هم بمصر بطون کثیره، منهم:بنوبلار و جدوخاص و بنومجدول و بنوجدیدی و قطوفه و برکین و مالو و مزوره. قال: و بنوجدیدی تجمع اولاد قریش و اولاد زعازع، و هم اشهر من فی الصعید. و قطوفه تجمع مغاغه، و واهله. و برکین تجمع بنی زید و بنی روحین. و مزوره تجمع بنی ورکان و بنی غرواسن. ثم قال: فاما بنوبلار ففرقتان، فرقه بالبهنسائیه و هم بنومحمد و بنوعلی و بنونزار و نصف بنی شهلان و اما الفرقه التی بالحیزیه، فبنومجدول و سقاره و بنوابی کثیر و بنوالحلالس: قال و یقال لهذه الفرقه جدو خاص و یقال للاولی البلاریه. و منهم مغاغه و لهم سملوط الی الساقیه. و لبنی برکین، قلوسنا، و مامعها الی بحری طنبدی و لبنی جدوخاص الکفور الصولیه، و سفط ابوجرجا الی طنبدی و اهریت ومنهم بنومحمد و بنوعلی المقدم ذکرهما و امراؤهم بنوزغازع. و اما مزوره، فبنوورکان و بنوغرواسن، و بنوجماز، و بنوالحکم، و بنوالولید، و بنوالحجاج، و بنوالحرمیه، و اما بنونزار، فمن بنی زریه و منهم نصف بنی عامر و الحماسنه و الضباعثه، و هم فی اماره بنی زعازع. و منهم ایضاً بنوزید، و امراؤهم اولاد قریش و مساکنهم النویره و بالجیزه منهم صلامس عرب البدرشین، و بنومنصور، عرب منیه رهینه و بنوبکم، عرب سقاره، و بنومجدول و بنویرنی و بنویوسف و بهم تعرف الکفور الثلاثه المسماه باسمهم. و بالمنوفیه منهم بنویحیی و السوه و عبید و مصله و بنومختار. و من لواثه هولاء: زنّاره و هم بنوزناره من ولد برّبن قیداربن اسماعیل علیه السلام و قال: انه اخوهوّاره و اکثر زناره ببلاد المغرب و منهم جماعه بالبحیره و جماعه بالمنوفیه و قد عدّ الحمدانی من بطونهم بالبحیره بین مزدیش و هم مزداشه و بنی صالح و بنی سام و زمران و اوریغه و عزهان و لقان و زاد بعضهم بنی حبون و واکده و فرطیطه و غرجومه و طازولهو نفاث و ناطوره و بنی السعویه و مزداشه و بنی ابی سعید، و هم عرب بدربن سلام، و من لواثه ایضاً مزاته، و هم بنومزانه بن لواثه الاصغر. و منازلهم من البحیره غرباً الی العقبه الکبیره ببرقه. (صبح الاعشی ج 1 ص 364)